نویسنده: اسلام الدین اندیش
تاریخ نشر: 2009-01-11
نخست احتراما ت خودرا حضور جناب عالی،تقدیم نموده ،بعدا پیشنهادی را چون گذشته خدمت تان عرض مینمایم ، از انجائیکه رشته تحصیلی من اقتصاد و هم در زمینه اقتصاد افغانستان تحقیقات دراز مدتی دارم ومی خواستم بازهم تاکید نمایم که یک مشکل جدی در افغانستان نبود شغل و کار است که تقریبآ شصت فیصد نفوس مستعد بکارکشور ما ، بیکار اند و حدود 15 ملیون هموطن ما در فقرکامل بسر میبرند، یعنی عاید سرانه شان کمتر از یک دالر در روز است.
برای اینکه دولت توانسته باشد تا حد اقل برای تعدادی کمی هم شده کار تهیه نماید، مردم با یافتن و مشغول شدن بکار خود قادر شوند به پای خود بایستند ودولت وقت بیابد تا به کارهای مهمتری دیگری بپردازد.به سلسله پیشنهاد،قبلی در مورد احیا ی فابریکه های سپین زر کندز، نساجی گلبهارو سایر موسسات قابل احیاکه ،قبلآ. تقدیم حضور نموده بودم ،جناب شما انرا مطالعه در حق من لطفی کرده بودید، و از طریق ریاست محترم دفتر مقام عالی در جر یان قرار گرفتم که قلبآ اظهار سپاس می نمایم.
و اینک پیشنهاد دیگری:
در افغانستان مقدار کافی اب داریم و به همان تناسب زمین قابل کشت که باید ابیاری شود، تا اکنون از% 30 تمام اب های افغانستان و %42از زمین های ایکه قابل ابیاری هستند استفاده میگردد وبس،متباقی به شکل دشت ها ی هم در جنوب، غرب، شمال و شرق کشور بدون کشت وجوددارند ،که از کنار و یا بین شان رود های خروشان گذشته و اکثرآ به کشور های همسایه میریزند، در حالیکه این زمین ها با توجه اندک وسرمایه ناچیز قابل ابیاری میباشند و از طرف دیگر لشکری از بیکاران که فکر میشود بسا از مشکلات امروزی حتی چالش های امنیتی تا حدودی وابسته به این طبقه باشد وروز تا روز نسبت بهتر شدن وضع صحی وکمتر شدن مرگ میر اطفال و هم به سبب برگشت مهاجرین ابه عبارت دیگر همه جوانان بیشتر که ارزومند یافتن کاراند، در مارکیت کار افغانستان وارد میشوندکه قابل تامل میباشد.
بنآ پشنهاد میگرد د، پروژها یرا مثل ابیاری دشتهای شمال ،غرب ،جنوب غرب و حتی شرق کشوربا استفاده از در یاهای پنج وکوکچه کندز، هیرمند ،کابل و یاکنرو یا سایر در یاها، یا همزمان درتمام دشت های قابل ابیاری بوسیله کندن نهریا نهر های روی دست گیرند. طور مثال ا ز در یای پنج و یا کوکچه ،بطول تقریّبا 1000 کیلومترکه از غرب بدخشان شروع با گذشتن ازولایات تخار ،کندز ، سمنگان، بلخ جوزجان، سر پل، الی میمنه در مسیر موازی بادریای آموامتداد بیابد، که در مسیر آن چندین دریا و دریاچه دیگر نیز وجوددارد مانند دریای کندزدر قلعه زال و ……………وغیره که از اب انها نیز در ازدیاد اب نهرمتذکره می توان استفاده نمود .چون ز مین نسبتآ نشیب وهموار است در کشیدن نهر مشکلی ایجا د نخواهد شد و به هیچ چیزا ضافی هم نیازنخواهد بود جز وسایل برای کندن نهر و سمنت سنگ و خشت برای کانکریت نمودن کف ودیواره های نهر اگرانهم موجود نباشدو یا تهیه اش مشکل باشد مانند هزاران جویهای عنعنوی دیگر که در افغانستان وجود دارد میتواند، بدون کانکریت قابل استفاده باشد و اگر مقداری اب هم در زمین کانال جذب شد باکی نیست، زیرا ذخایر ابی ا فغانستان تقویت خواهد شد .
برای اینکه در مسیر در یا برای گرداندن آب آن به نهر ،به بندی شاید ضرورت باشد ،برای ساختن چنین بندی، با تمام معیار های انجینری و اقتصادی و تحلیل پرو ژها، اگر دقت کنیم تنها سروی آن چندین سال را در بر خواهد گرفت وساختمان آ ن شاید برای نسل های دیگرو انهم از کجا معلوم که چنین پروژه اصلا روی دست گرفته شود.
ولی در حالات ضروری برا ی کاهش دادن بیکاری در نتیجه فقر از سبک های عنعنوی کار گرفتن ،، و جهت دادن ابها به زمین های قابل کشت کاریست بس به جا ، و میشود با انداختن چندین متر مکعب سنگ وریگ در در یای مورد نظر تا حدودی جهت آبرا تغیر وبه کانال هدایت کرد و اکثرا به بند متذکره ضرورت هم نمی افتد، اگر کانال کمی عمیقتر باشداب بدون مشکل به کانال جریان میباید .و البته ساختن بند تولید برق در چنین در یاهای خروشان بدون سروی های اساسی امکان پذیر نیست( چنانچه سروی های مقدماتی بند برق ، باغدره ولایت کاپیسا چندین سال است که جریان دارد معلوم نیست که کی تکمیل، چه زمانی ساختمان ان شروع میگردد.در حالیکه قدرت تولیدی برق انرا سه بار بیشتر از نغلو تخمین نموده اند ،که با این ظرفیت توانائی رفع ضرورت برق کابل را یکجا با منابع موجود دیگر دارا بود ،ولازم نبود که از کشورهای دیگر برق وارد کنیم، چون این پروژه تقریبآدر 60 کیلومتری کابل قرار دارد).ولی برای جریان آّب بعضی در یا ها ، در کانال ها وجوی ها شاید به بندی اصلآ ضرورت نیفتد.
ولی زمانیکه موقع مساعد شود ،مناسب خواهد بود تاسدی با تمام معیارها ی تخنیکی ساخته شود ، ولی امروز باید بیکاران بکار گماشته شوند و نهریکه باید روزی کشیده شود، بهتراست امروز حفر گردد وهزاران هکتار زمین ابیاری و تعدادی قابل ملاحظه از مردم صاحب زمین شوند و وتولید مواد غذایی نیز افزایش ، بسوی خود کفائی نزدیک شویم(اگر وسایل و الات مدرن بدسترس هم نباشد وهم اگر جامعه جهانی( که در هیچ زمینه کار بنیادی ،برای نسل امروز را هرگز انجام نداده و در اینده هم انجام نخواهند داد)خاضربه هم کاری هم نباشند، نباید منتظر ماند.
(زیرا نظاره گر بودن این همه رنج بد بختی که دراثر نبود شغل کار بوجود امده است، دست زیر الاشه نشستن جفای بزرگی است در حق گرسنه گان آواره گان کشور)در حا لیکه دولت توانائی انرا دارد تا فقررا با ایجاد شغل از بین ببرد که بهترین ، اسانترین واقتصادی ترین و هم عنعنه ایکه هزارا نسال پدران ما از ان کار کرفتند یعنی با وسایل ابتدائی نهر هارا حفر واستفاده بردند که در سر تا سر افغانستان بجز کنال های وادی هلمند، ننگرهار وپروان و چند دیگر که سروی ها مسایل تخنیکی اقتصادی آنها انجام یافته ، دیگر همه کانال ها ی موجود بصورت عنعنوی ساخته شده ودها سال است
که زمین هارابواسطه آنها ابیاری میکنندو هیچگونه مشکلی جدی هم ایجاد نگردیده است. وبا این طرح میتوان صد ها هزار نفر بیکار را بیل، کلنگ و کراچی داد و کار نهررا از دها نقطه همزمان شروع کرد و به همه کار گران بجای اینکه مواد غذائی رایگان توزیع گرددو انهارا بیشتر به کار گریزی، دست نگری عادت دهد ، چه خوب در بدل کاردر ین پروژها مو اد غذائی یا پو ل نقد به عنوان معاش برایشان تادیه شود که درین صورت اعتماد به نفس در آنها تقویه وفرهنگ کارکردن ، وبدست آوردن روزی حلال راخواهند آموخت.(درین زمینه تجربه کشور ها ی هند و برازیل می تواند به عنوان
نمونه در نظر گرفته شود).
و البته به این معنی نیست که من ارجحیت سروی ها و ساختمان مطابق معیار هارا دست کم میگرم ولی تجارب هفت سال گذشته نشانداد که این آرزو ها به این نزدیکی ها تخقق نخواهد یافت و کتله بزرگ بیکاران که در کشور خود حق دارند صاحبکار وعوایدباشندو از گرسنگی فقر با وجود داشتن توانائی بکار و ضرورت اشد بکارشان رنج نکشند ، که مسئولیت جدی و درجه یک دولت است به مصداق متل مشهور( بزک بزک نمر که بوی بهار میآید) دردی دوا نخواهد ساخت بایددولت خود اقدام کند منتظر دیگران نماند،و شاید دیگران وقتیکه ما خود اقدام کردیم ، کمک بنمایند که اگر کردند خانه شان اباد ، چون دولت میتواند بدون مشکل چنین پرژه های را روی دست گیرد و هم باید دانست که افغانستا ن ویژه گی های اقتصادی خودرا دارد که من طی مقاله دیگر به آن روشنی انداخته ام.
شاید برخی مسولین وزارت های سکتوری بهانه تراشی نمایند و سروی های دراز مدت را بر ای تعیین مسیر چنین کانالها عنوان و یا دلائل دیگر را ارایه نمایند ،در حالیکه این کانالهااز یک ویا از چندین ولایت ممکن است که بگذرد،در هر ولایت شعبات اب و برق، زراعت ،انکشاف دهات و معا د ن و صنایع وجو د دار ند که قادر خواهند بود تحت رهنمائی وتوجه شخص والی ، سروی و تعیین مسیر این کانالها را در مدت کمتر از سه ماه در ساحه مربوطه خویش انجام دهند و در هم ا هنگی به امریتهای عمومی پروژها از چند ین محل همزمان کار را اغاز نمایند، کاریست ، امکان پذیر ولی، بشرطیکه با یک احساس عالی همچو آ قای دستگیرپنجشیری که در سال 1357 در زمان تصدی نهایت کوتاه مدتش در پست وزارت فوائد عامه بلاک های رهایشی رابا داشتن حد اقل امکانات در خیر خانه ساخت ،که تا امروزمردم در آنها سکونت دارند فقط با همین کارش نام نیکوو ماندگاری کمائی کرد .اگر دیگران ازین نمونه استفاده با دلسوزی کارنمایند مطمئنآ بزودی شاهد تغیرات بس بزرگی در رفع بیکاری در نتیجه در کاهش فقر خواهیم بود و هم سر فرازی خواهد بود برای دولت منتخب و برای اجرای این کار تصمیم قاطع، ضرورت است و بس ! زیرا برای گرسنه گان کشور ما همیش به اشکال مختلف کمک های صورت گرفته، در اینده هم باید صورت بگیرد،بویژه در زمستان چه.بهتر بجای ان از قوا، توانائی وانرژی انان برای ابادی وطن هم ا ستفاده گردد ،چنانچه بااحداث این نهرها بیشتر ازچند ملیون انسان صاحب ز مین ودر نتیجه مرفه خواهند شد وهم تاثیرات خشکسالی های پیهم اثر گذار نخواهد بود.
این کار، طبعا در ازدیاد تولیدات زراعتی وخود کفائی افغانستان رو ل به سزائی خواهد داشت،و هم در تقویه اعتماد به نفس، و ایجاد روحیه ایکه که آنان افراد مهم ومفیدی برای جامعه و خود هستند و مسئولیت پذیر بار آمده از بی تفاوتی بیرون خواهند شدو چه هر کشوری بدون داشتن افراد مسولیت پذیر، و آگاه از فرهنگ کاربه پیشرفت نا ئل نخواهدشد.
صحت سلامت و موفقیت بیشتربرای تان آرزو مندم