نویسنده: اسلام الدین اندیش
تاریخ نشر: 2009-01-07
اخیرا از طریق اخبار مطلع شدیم که برق شهر مزار شریف درین سرمای سوزان قطع شد،در نتیجه دچار شدن مردم به مشکل و از کار باز ماندن چند کارخانه از چندین جهت به اقتصاد وزندگی مردم تاثیر منفی وارد نمود ،از جانب دیگرطرف مقابل خواهان افزایش پنجاه فیصددر نرخ قبلی شدند و این در حالیست که چند ماه قبل یکی اراکین بلند پایه دولت بعد از بازگشت از کشور صادر کننده و امضای قرارداد گفت که نرخ متذکره مناسب و جانب وعده تامین دوامدار برق را به عین به قیمت موافقه شده، نموده است در حالیکه نرخ مواد انرژی زا در سرتاسر دنیا پائین امده جانب مقابل با استفاده واز بیکفایتی و خوشباوری مسئولین دولت ودر سرد ترین روزهای زمستان برق را قطع می نمایندو مطمئن هستند چون دولت چاره دیگر ندارد باید نرخ جانب مقابل را هر چند بسیار بلند هم باشدباید بپذیرد زیرا در هفت سال گذشته با وجود ملیارد ها دالر پو ل و صد ها تن به گفته خود شان و مشاورین با معاش دالر ی و منابع وافر آب با سرکوب های بلند ، افتاب دایم درخشان ، بادهای دائمی و موسمی، ملیارد ها تن ذغال سنگ و منابع غنی گازکه هر کدام ازین منابع می توانست موردتوجه قرار گیرد و برق مورد ضرورت حد اقل شهر کابل تامین شود که درین مدت بجای اینک دست بکار شوند چون همه عوامل اعماربندهای برق درسراسرکشورموجودهم بوداقدامی صورت نگرفت.
چه دولت افغانستان در طول این مدت مصروف کارهای غیر ضروری بوده که نه بدرد امروز ونه فردای مردم افغانستان میخورد وقت را که طلاست بویژه با امکانات فعلی که در دسترس شان قرارداشت و دارد ،می توانستند و می توانند، چندین پروژه اعمار بند ها را روی دست بگیرند که نگرفتند فقط با حرف مفت مردم افغانستان را لحظه به لحظه فریب دادند و هنوزهم میدهند. و طبعی است که کشور های همسایه هم منافع خودرا در مناسبات وداد ستد هادر نظر میگیرندو چه هیچ وقت در مناسبات اقتصادی کشور ها دوست دائمی وجود ندارد فقط منافع دائیمی وجودارد وبس! بهترین دولت ها آنانی اند که درهرموقع نفع کشور و مردم خودرا درهر زمان مدنظر میگیرند.با فهم اینکه بدون موجودیت کافی انرژی برق تصور هیچ گونه پیشرفتی متصور نیست، این جانب در سال 2003طی مقاله به عنوان( پیوندگاه سه ولایت محل مناسب اعمار بند برق)، بعد تر مقاله دیگری به عنوان( بجای خریداری برق چر ا خود انرا تولید نکنیم)که در سایتهای آریائی ، خاوران ، کوهستا ن وسایر رسانه ها به نشر رسیدند نوشتم ضرورت اشد ایجاد نیروگاهای برق را بصورت مفصل توضیح دادم که درآن مقالات جاهای مناسب که نزدیک به کابل اندکه اگر حتی یکی آنهم روی دست گرفته میشد دیگر کابل مشکل فعلی کمبود برق را نمیداشت توضیح داد م که یکی ازین محلات باغدره ولایت کاپیسا است که با ظرفیت تولیدی احتمالی آن که بین 280 تا 360 میگا وات تخمین زده میشود، شهر کابل وشش کروهی رامیتوانست به آسانی از لحاظ انرژی برق تامین نمایدچه در سالهای دهه1980هم سروی آن آغاز در دولت فعلی هم گاهگاهی از آن صحبت به عمل می اید ولی به صورت عملی اقدامی را شاهد نبوده ایم،و شایدخواننده گان محترم فکر نمایند که چرا من بالای همین نطقه برای احداث بند برق تاکید مینمایم، دلایل عمده آن نخست نزدیکی به شهر کابل دوم امکانات و ظرفیت تولیدی بیشتر وسوم مفیدیت آن از لحاظ ذخیره آب برای بند های نغلو سروبی و درونته و هم موجودیت مواد ساختمانی در پیرامون و نزدیک به آن میباشد ورنه بسیار نقاط دیگری در افغانستان است که هم میتواند برای بند برق مورد استفاده قرار گیرد.و چون این ساحه تقریبآ 60 کیلومتر از کابل فاصله داردو اگرتوجه میشد کنون میتوانست مورد بهره برداری قرار گیردچه تمام مواد خام مورد ضرورت این پروژه به استثنای( سیخ گول)همه اعم از سمنت، ریگ، چونه ، سنگ در ماحول وجوددارد و هیچ گونه مانع اساسی وجود نداشت وندارد جز بی میلی، بی کفایتی و بی تفاوتی، دولتی که مردم افغانستان به آن رای داده اند.
و اکنون هم گرچه بسیار ناوقت است ولی چاره نیست باید بند های برقی روی دست گرفته شود چه در دراز مدت ،بند های آبی ارزانتر تمام شده و هم صدمه به محیط زیست وارد نمیکندزیرا برق وارداتی به هیچ صورت ، ازلحاظ اقتصادی ویا سایر جنبه هابه نفع کشور ما نبوده و نمی باشد ، نباء دولت افغانستان خود اقدام به ساختن بند های برقی در گوشه وکنار کشورنماید ،هدف این باشد که نه تنها ضرورت کشور رفع وبلکه به کشورهای دیگر نیز صادر و مدرک خوب عایداتی را بوجود آورد . این جا لازم است بار دیگر یاد اوری نمایم که، به هیچ صورت سکتور خصوصی در افغانستان حتی در چندسال آینده هم این توانائ وهم دلچسپی را نخواهند داشت تادراعمار بند های بزرگی همچون باغدره سرمایه گذاری نمایند و بناید منتظر متشبثین خصوصی ماند.و اینک به تعقیب چندین پیشنهادقبلی یک بار دیگر پیشنهاد میگردد که وقت راضایع نکرده و تا جائیکه معلومات موجود است کار های سروی باغدره قبلا شروع شده بود اگر تمام شده خوب واگر نشده باید سرعت داده شود و در بهار آینده سنگ تهداب اعمار یکی دو بند برق گذاشته شود ، اگر بهانه، بودجه است میشود از بودجه اضافی ایکه وزارت خانه نتوانسته اند در سال جاری به مصرف برسانند، بدین منظور اختصاص و از آن استفاده
گردد.و در سالهای بعدی دولت بودجه مور رد ضرورت رابا در نظر داشت اینکه سالانه چه مبلغ گزافی را در بهای واردات برق میپردازیم چنانچه تا اکنون بیش از یک ملیارددالر برای وارد نمودن برق مصرف شده از برق هم خبری نیست. در حالیکه با همین مبلغ میشد بند های برق باغدره ، گلبهاروو دو بند برق دیگررا در نقاط دیگر کشور با در نظر داشت رجحانات اولویت ها ساخت چه هر کدام بند های متذکره می توانست در خود کفائی وعد م وابسته بودن بدیگران و یا به گفته یکی ازاستادان دانشگاه اقتصاد کابل( سوچ برق کشورمان بدست دیگران نمی بود)، که هر زمان ریگ به اصطلاح زیر دندان شان بیاید انرا قطع بکنندچنانچه در همین سر مای زمستان شاهد بودیم .
اگر این پول را در کشور خود مان برای اعمار بند ها استفاده میکردیم مطمئمآمی توانستیم سه یا چهار بند برق به ظرفیت باغدره بسازیم در ضمن هزاران نفر بیکار مشغول بکار وهم آب که رکن مهم زندگی است بدون استفاده به کشور های دیگر سرازیرنمیشد ، با پذ یرش اینکه هیچ پروژ ه ای بیشتر از برق نه ضرورت است نه در اولویت قرار میگیردو حد اقل کاری که دولت انتخابی در طول هفت سال با ملیارد ها دالرو امکانات غیر قابل تصورکه در اختیار داشتندو دارند،میشد بسیار کار های را که، افغانستان را بسوی خود کفائی رهنمون شود،انجام دهندکه متاسفانه انجام ندادند،از جمله روی دست نگرفتن اعمار چندبند برق بودو که همه امکانات به شمول زمان به هدر رفت.اینک باز هم نیم سالی باقی مانده وظیفه دولت است اگر خودرا منتخب و متعلق به مردم میداند ازین امکانات استفاده ، اعظمی را نماید و حد اقل یکی از کشور های راکه در کنفرانس پاریس ویا سایرکنفرانس ها تعهد پولی سپرده اند قانع سازند که برق ضرورت اولی اساسی انکار نا پذیر ا ست و انرا تمویل نمایند . به امید اینکه دولت در همین چندماه باقی مانده بخود اید و بداند که وظیفه و مسئولیتش چیست و چیزیکه در سالهای گذشته به ان چندان توجه نکرده است.