يك روز دو مرد در يك قريه تصميم گرفتند تا اشخاصيكه از زن هاي خود ميترسند را معلوم کنند. و اين اعلان را در قريه نمودند كه صبع همه شما ها جمع شويد. صبع شد و همه مرد ها جمع شــــــــــدند و هردو مرد صدا كرد هركس از زن خود ميترسد در زير بيرق سرخ استاده شود و كسيكه نميترسد در زير بيرق آبي استاده شود. همه مرد ها در زير بيرق سرخ استاده شدند و يك مرد در زير بيرق آبي استاده بود. دو مرد از وي پرسيدند: چرا مگر شما از زن تان نميترسيد؟ مرد جواب داد: شب زنم برايم گفت اگر صبع در زير بيرق سرخ استاده شده بودي باز مه همرايت كاردارم
فرستنده: طغيان شيرزاد , ويس عادي